آلبرت اينشتين بيش از هر چيز ديگر به خاطر هوش علمي اش شناخته مي شود، هوشي كه پايه هاي فيزيك مدرن را بنيان گذاشت و باعث آشنايي وي با برخي از خاص ترين انسان هاي روي زمين شد.
نظرات او درباره ي نژاد، سياست، و جنگ نيز در زمان خود بسيار مترقي بودند. بعضي ها تا آنجا پيش مي روند كه مي گويند دنيا ديگر هيچ گاه شخصي مثل او به خود نخواهد ديد. در ادامه قصد داريم نگاهي به زندگي آلبرت اينشتين بيندازيم و ببينيم چطور كسي كه «هيچ نمي دانست چطور با بقيه ارتباط برقرار كند» به محبوب ترين دانشمند تاريخ تبديل شد.
آلبرت اينشتين، فرزند پائولين كخ و هرمان اينشتين، در چهاردهم مارس 1879 در اولم آلمان به دنيا آمد.
او يك خواهر كوچكتر از خود به نام ماريا داشت كه حدود 2 سال پس از خودش در نوامبر 1881 به دنيا آمد. آنطور كه گفته اند آلبرت در يادگيري تكلم كند بود. اين كندي در كنار تمايلي كه به زمزمه كردن كلمات پيش از اداي آنها داشت باعث شد خدمتكار خانه به او لقب «كند ذهن» بدهد.
والدين اينشتين نگران هوش او بودند، چرا كه در يادگيري تكلم كند عمل مي كرد
يك سال پس از اينكه آلبرت به دنيا آمد، پدر، مادر و عمويش با هدف تأسيس يك شركت مهندسي، به مونيخ نقل مكان كردند؛ يعني جايي كه اينشتين جوان بخش عمده ي تحصيلات ابتدايي خود را در آن گذراند. دبيرستان محل تحصيل وي بعد ها پيش از آنكه در سال 2010 با مدرسه ي ديگري ادغام شود به نام او نامگذاري شد.
آلبرت اينشتين در آغاز نوجواني اش به موسيقي علاقمند شد
او يادگيري ويولون را از 5 سالگي آغاز كرد، اما تا 13 سالگي كه سونات هاي موتزارت براي ويولون را شنيد لذتي از آن نبرد. پس از آن، نابغه ي جوان علاقه ي زيادي به اين ساز پيدا كرد و در سال هاي جواني تا باقي عمرش به نواختن آن ادامه داد. او بعدها به يكي از دوستان خود گفته بود: «موسيقي موتزارت آنقدر خالص و زيبا است كه من آن را بازتابي از زيبايي ذاتي هستي مي دانم».
آلبرت اينشتين بيش از هر چيز ديگر به خاطر هوش علمي اش شناخته مي شود، هوشي كه پايه هاي فيزيك مدرن را بنيان گذاشت و باعث آشنايي وي با برخي از خاص ترين انسان هاي روي زمين شد.
نظرات او درباره ي نژاد، سياست، و جنگ نيز در زمان خود بسيار مترقي بودند. بعضي ها تا آنجا پيش مي روند كه مي گويند دنيا ديگر هيچ گاه شخصي مثل او به خود نخواهد ديد. در ادامه قصد داريم نگاهي به زندگي آلبرت اينشتين بيندازيم و ببينيم چطور كسي كه «هيچ نمي دانست چطور با بقيه ارتباط برقرار كند» به محبوب ترين دانشمند تاريخ تبديل شد.
آلبرت اينشتين، فرزند پائولين كخ و هرمان اينشتين، در چهاردهم مارس 1879 در اولم آلمان به دنيا آمد.
او يك خواهر كوچكتر از خود به نام ماريا داشت كه حدود 2 سال پس از خودش در نوامبر 1881 به دنيا آمد. آنطور كه گفته اند آلبرت در يادگيري تكلم كند بود. اين كندي در كنار تمايلي كه به زمزمه كردن كلمات پيش از اداي آنها داشت باعث شد خدمتكار خانه به او لقب «كند ذهن» بدهد.
والدين اينشتين نگران هوش او بودند، چرا كه در يادگيري تكلم كند عمل مي كرد
يك سال پس از اينكه آلبرت به دنيا آمد، پدر، مادر و عمويش با هدف تأسيس يك شركت مهندسي، به مونيخ نقل مكان كردند؛ يعني جايي كه اينشتين جوان بخش عمده ي تحصيلات ابتدايي خود را در آن گذراند. دبيرستان محل تحصيل وي بعد ها پيش از آنكه در سال 2010 با مدرسه ي ديگري ادغام شود به نام او نامگذاري شد.
آلبرت اينشتين در آغاز نوجواني اش به موسيقي علاقمند شد
او يادگيري ويولون را از 5 سالگي آغاز كرد، اما تا 13 سالگي كه سونات هاي موتزارت براي ويولون را شنيد لذتي از آن نبرد. پس از آن، نابغه ي جوان علاقه ي زيادي به اين ساز پيدا كرد و در سال هاي جواني تا باقي عمرش به نواختن آن ادامه داد. او بعدها به يكي از دوستان خود گفته بود: «موسيقي موتزارت آنقدر خالص و زيبا است كه من آن را بازتابي از زيبايي ذاتي هستي مي دانم».
او اولين مقاله ي علمي خود را در نوجواني نوشت
قرار بود او هم به كسب و كار خانوادگي شان بپردازد اما با ورشكستگي آن، خانواده ي اينشتين به شمال ايتاليا نقل مكان كردند. در آنجا بود كه اينشتين نوجوان مقاله اي نوشت كه امروزه به عنوان اولين مقاله ي علمي او شناخته مي شود. اين مقاله به بررسي ماهيت اتر مي پرداخت؛ فرضيه اي كه هدفش توصيف چگونگي حركت نور در فضا بود و اينشتين بعدها آن را رد كرد. آلبرت اينشتين تا پايان عمر خود بيش از 300 مقاله ي علمي منتشر كرد.
اينشتين در سن 21 سالگي مدرك تدريس فيزيك خود را دريافت كرد
او در سال 1900 با مدرك تدريس فيزيك از دانشگاه پلي تكنيك زوريخ در سوئيس فارغ التحصيل شد. اين دانشمند جوان در دروس فيزيك نظري، استعداد قابل توجهي از خود نشان داد اما نمرات رياضي اش در آن حد خوب نبود. بعد ها كه سنش بالاتر رفت درباره ي اين موضوع گفت: «براي منِ دانشجو مشخص نبود كه دانش پيچيده ي قواعد بنيادين فيزيك، تا اين حد با متد هاي پيچيده رياضيات گره خورده است».
مشكلات خانوادگي اينشتين در نهايت از او يك سوسياليست ساخت
پدر اينشتين در سال 1902 فوت كرد و مسئوليت مراقبت از خانواده بر گردن آلبرت افتاد. اينشتين به دليل بيكاري در اين دوران با دشواري زيادي مواجه شد. به علاوه، خانواده ي او به عمويش بدهي قابل توجهي داشت. اين مشكلات مالي، كه بخش بزرگي از آن به ورشكستگي كسب و كار خانوادگي شان برمي گشت، در نهايت باعث شد اينشتين ايده آل هاي سوسياليسم را بر كاپيتاليسم ترجيح دهد. او در سال هاي واپسين عمر خود، دولتي واحد براي كل دنيا پيش بيني كرد.
اينشتين در 23 سالگي صاحب اولين فرزند خود شد
او زماني كه به خاطر تحصيل در دانشگاه پلي تكنيك در زوريخ سوئيس به سر مي برد با ميلوا آشنا شده بود كه هم دوره اي فيزيك او بود اما هيچ گاه درسش را به پايان نرساند. اين دو در سال 1903 با يكديگر ازدواج كردند. اولين پسر از دو فرزند ذكور آنها به نام هانس آلبرت اينشتين در سال 1904 به دنيا آمد.
اينشتين با وجود استعداد خارق العاده اي كه داشت نتوانست پس از فارغ التحصيلي شغل قابل اعتمادي براي خود دست و پا كند
او حتي با وجود مدرك تدريس فيزيك هم نتوانست در محافل دانشگاهي كاري براي خود بيابد و از خير تلاش هاي اوليه اش براي ادامه تحصيل در مقطع دكترا نيز گذشت. مدرك دكترا مي توانست به او در پيدا كردن شغل مناسب كمك كند اما آلبرت در عوض در سال 1903 به عنوان كارمند اداره ي ثبت مالكيت معنوي اختراعات در برن آلمان مشغول به كار شد. دو سال پس از آن تاريخ بود كه نظريه ي نسبيت خاص خود را منتشر كرد.
او پس از 2 سال كار به عنوان كارمند اداره ي ثبت اختراع، در ژورنال معتبر Annals of Physics به فاصله ي كمي از هم چهار مقاله ي علمي منتشر كرد
اين توضيحات مربوط به بخشي از مقالات مورد نظر است كه خودش در نامه اي به يك دوست نوشته است:
1- «مقاله ي اول به تششع و خصوصيات نور از لحاظ انرژي مي پردازد و بسيار انقلابي است». (توضيح مذكور مربوط مي شود به اثر فوتوالكتريك اينشتين كه بنيان يك زمينه ي كاملاً جديد علمي يعني مكانيك كوانتوم را فراهم كرد.)
2- «مقاله ي دوم به تعيين اندازه ي واقعي اتم مي پردازد». (مقالات دوم و سوم او پايه ي حركت براوني را تشكيل دادند كه به اثبات وجود اتم ها كمك كرد).
3- «چهارمين مقاله در حال حاضر هنوز يك پيش نويس اوليه بيشتر نيست و ... نسخه اي از نظريه ي فضا و زمان را در خود دارد». (اين توضيح به نظريه ي نسبيت خاص باز مي گردد كه براي دنيا محدوديت سرعت قائل شد: سرعت نور).
در اواخر سال 1905 بود كه اينشتين معروف ترين معادله ي خود را نوشت
سال 1905 متعاقباً «سال معجزه» ي اينشتين نام گرفت. او پيش از پايان اين سال مقاله ي پنجمي منتشر كرد كه الحاقيه اي بر مقاله ي قبل از خود در مورد نظريه ي نسبيت خاص بود. اين الحاقيه رابطه اي تازه ميان جرم و انرژي را تعريف مي كرد كه در نهايت شناخته شده ترين معادله ي دنيا را رقم زد: E=mc2.
چهار سال بعد در 1909، اولين شغل ثابت دانشگاهي اينشتين به او پيشنهاد شد. او ابتدا اين پيشنهاد را رد كرد
اينشتين در سال 1908 پيشنهاد استادي موقت دانشگاه برن را پذيرفت. با اين حال، پس از دو ترم درس دادن، كلاس خود را تعطيل كرد، زيرا تعداد شركت كنندگان در آن به يك نفر رسيده بود. سال بعد يعني 1909 اولين شغل ثابت دانشگاهي استاد تمام در دانشگاه زوريخ به آلبرت اينشتين پيشنهاد شد. او در ابتدا آن را رد كرد، چون درآمد آن كمتر از حقوق كارمندي اش در اداره ي ثبت اختراعات بود. دانشگاه زوريخ پيشنهاد حقوق بيشتري را مطرح كرد كه در نهايت مورد پذيرش اينشتين قرار گرفت.
آلبرت اينشتين سال بعد صاحب دومين پسر و آخرين فرزند تني خود شد
اينشتين و همسرش در سال 1910 صاحب دومين پسر خود شدند و نام او را ادوارد گذاشتند. تا آن زمان، با وجود شهرت روزافزون اينشتين در محافل علمي، رابطه ي او و همسرش رو به سردي گذاشته بود و همين مساله او را به ازدواج دوم سوق داد.
اينشتين در بحبوحه ي جنگ قريب الوقوع جهاني و كشمكش خانوادگي اش كار خارق العاده اي انجام داد
او علي رغم رابطه ي سرد خود با همسرش و شروع جنگ جهاني اول، موفق شد در سال 1915 يكي از بزرگترين پيشرفت هاي علمي قرن بيستم را رقم بزند: نظريه ي نسبيت عام.
اين نظريه ي جديد كه به نظريه ي نسبيت خاص وي اجازه ي كاربرد بيشتري مي داد، مدعي شد فضا و زمان دو موجوديت جدا از هم نيستند، بلكه عنصر واحدي هستند كه او نامش را فضازمان گذاشت. اما مشكلي وجود داشت.
او حالا بايد درستي نظريه ي خود را اثبات مي كرد
از آنجايي كه نبوغ اينشتين در آزمايشات ذهني او نهفته بود و علم متعارف را به چالش مي كشيد، او بايد براي اثبات نظريه ي نسبيت عام خود از طريق آزمايش و مشاهده راهي مي يافت. سر فرانك واتسون در سال 1917 براي اين كار راه حلي يافت: اندازه گيري موقعيت ظاهري ستارگانِ نزديك به خورشيد. اما اين كار تنها در رويداد نادري مثل خورشيدگرفتگي كامل قابل انجام بود، يعني زماني كه ماه مانع از رسيدن نور خورشيد به زمين مي شود. (بدون خورشيد گرفتگي كامل، نور شديد خورشيد مانع از رصد ستارگان نزديك به خود مي شود).
نظريه ي نسبيت عام اينشتين در سال 1919 مورد آزمايش قرار گرفت؛ البته نه توسط خودش
اگر حق با اينشتين بود موقعيت ظاهري ستارگاني كه در هنگام خورشيدگرفتگي در نزديكي خورشيد قرار مي گرفتند بايد اندكي از موقعيت واقعي شان متفاوت مي بود چرا كه فضازمان بايد به واسطه ي جاذبه ي خورشيد در اطراف آن موج بر ميداشت و مسير نور ستارگان را خم مي كرد. در نتيجه موقعيت ظاهري ستاره ي مورد نظر بايد اندكي متفاوت به نظر مي رسيد.
سر آرتور ادينگتون در سال 1919 اين آزمايش را طي يك خورشيدگرفتگي كامل انجام داد و صحت نظريه ي اينشتين را به اثبات رساند و او را يك شبه به يك سوپراستار بدل كرد.
خانواده ي اينشتين با اينكه به خوبي متوجه شهرت وي مي شدند، علت آن را درك نمي كردند
ادوارد، پسر دوم اينشتين مدتي بعد، علت شهرت پدرش را از وي مي پرسد و اينشتين در پاسخ او مي گويد: «وقتي سوسك نابيناي كوچكي روي سطح خميده ي شاخه يك درخت مي خزد، متوجه خميدگي سطح زير پاي خود نمي شود. من آنقدر خوش شانس بودم كه توانستم متوجه چيزي بشوم كه آن سوسك بدان توجهي نكرده بود».
اينشتين معروف ترين دانشمند جهان شد. او و همسرش در همان سال تقاضاي طلاق دادند
تا آن زمان، اينشتين تقريباً متقاعد شده بود بالاخره جايزه ي نوبل فيزيك را تصاحب خواهد كرد. ماريك ابتدا به اين طلاق راضي نبود. اينشتين براي اينكه همسرش را به امضاي درخواست طلاق متقاعد كند، به او پيشنهاد داد اگر جايزه ي نوبل را برد تمام پول آن را به وي مي دهد. در آن زمان، جايزه ي نوبل 37 برابر درآمد سالانه ي ماريك بود. او اين پيشنهاد آلبرت را پذيرفت. اينشتين كمتر از 4 ماه بعد با السا ازدواج كرد كه از ازدواج قبلي اش دو دختر داشت.
منبع فارسي مطلب: ديجياتو
منبع لاتين مطلب: techinsider