مايكل جوزف جكسون (به انگليسي: Michael Joseph Jackson؛ زادهٔ ۲۹ اوت ۱۹۵۸ – درگذشتهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) خواننده، ترانهسرا، تهيهكنندهٔ موسيقي، رقصنده، طراح رقص و هنرپيشه اهل ايالات متحدهٔ آمريكا بود.
مايكل جكسون در در دوران كودكي / خانواده مايكل جكسون
مايكل جوزف جكسون در تاريخ ۲۹ اوت ۱۹۵۸ (۷ شهريور ۱۳۳۷) در شهر صنعتي گَري در ايالت اينديانا، آمريكا (نزديك شيكاگو، ايلينوي) و در خانوادهاي از طبقهٔ كارگر و تهيدست زاده شد. نام پدرش، جوزف و مادرش، كاترين بود. او هفتمين فرزند از ۹ فرزند خانواده جكسون بود. جوزف، پدر خانواده، در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش به اجرا در كافهها و ديسكوهاي شهر گَري ميپرداخت و اغلب در خانه و جلوي چشمان فرزندانشان تمرين ميكردند. مادر مايكل بسيار مذهبي بود و فرزندانش را با باورهاي سختگيرانهٔ فرقهٔ شاهدان يهوه از دين مسيحيت تربيت ميكرد. خانوادهٔ ۱۱ نفري جكسون، در يك خانهٔ كوچك دو اتاق خوابه زندگي ميكردند.
اولين حضور مايكل جكسون در صحنه موسيقي
مايكل استعدادش در موسيقي را خيلي زود بروز داد. او در سن ۵ سالگي در حضور همكلاسيها و مردم به مناسبت مختلف اجرا ميكرد و موجب تعجب همگان ميشد.
گروه موسيقي مايكل جكسون و برادرانش
در سال ۱۹۶۴ و زماني كه مايكل تنها ۶ سال داشت، به عنوان خوانندهٔ پسزمينه به گروه برادران جكسون پيوست. او در ۸ سالگي (سال ۱۹۶۶) در مقام خواننده و رقصندهٔ اصلي اين گروه قرار گرفت. در همين زمان، برادران جكسون نام گروه را به جكسون فايو تغيير دادند. برادران جكسون هر روز پس از بازگشت از مدرسه، به دستور پدرشان به تمرينهاي سخت ميپرداختند. جكسون فايو از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ (۸ سالگي تا ۱۰ سالگي مايكل) در سطح وسيعي از ايالتهاي غرب ميانه آمريكا به اجراي برنامه پرداخت. آنها مكرراً در جايي اجرا ميكردند كه اغلب مقدمهاي براي شروع استريپ تيزها (رقصهاي برهنه) بود. در سال ۱۹۶۸ (۱۰ سالگي مايكل) رئيس شركت موتاون ركوردز با مشاهدهٔ استعداد اين گروه با آنها قرارداد بست. در سال ۱۹۶۹ (۱۱ سالگي مايكل) ۴ تكآهنگ جكسون فايو پشتسرهم در آمريكا شماره يك شدند و ركوردي به نام آنها ثبت شد. مايكل از سال ۱۹۷۲ (۱۴ سالگي)، در كنار فعاليت در گروه، اقدام به ساخت و اجراي آهنگ به صورت تك نفره نمود. او از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵، ۴ آلبوم استوديويي تكنفره منتشر كرد و حتي نامزد يك جايزه اسكار هم شد.در همين سالها گروه اقدام به برگزاري تور كنسرت در اروپا و نيز يك تور جهاني كردند. جكسون فايو در سال ۱۹۷۵ از شركت نشر موسيقي موتاون ركوردز به سيبياس ركوردز نقل مكان كردند. گروه همچنان به اجراهاي بينالمللي خود ادامه ميداد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ (از ۱۵ تا ۲۴ سالگي مايكل) شش آلبوم استوديويي ديگر منتشر كرد. در همين مدت، مايكل ترانهسراي اصلي گروه جكسونز بود.
مايكل جوزف جكسون (به انگليسي: Michael Joseph Jackson؛ زادهٔ ۲۹ اوت ۱۹۵۸ – درگذشتهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) خواننده، ترانهسرا، تهيهكنندهٔ موسيقي، رقصنده، طراح رقص و هنرپيشه اهل ايالات متحدهٔ آمريكا بود.
مايكل جكسون در در دوران كودكي / خانواده مايكل جكسون
مايكل جوزف جكسون در تاريخ ۲۹ اوت ۱۹۵۸ (۷ شهريور ۱۳۳۷) در شهر صنعتي گَري در ايالت اينديانا، آمريكا (نزديك شيكاگو، ايلينوي) و در خانوادهاي از طبقهٔ كارگر و تهيدست زاده شد. نام پدرش، جوزف و مادرش، كاترين بود. او هفتمين فرزند از ۹ فرزند خانواده جكسون بود. جوزف، پدر خانواده، در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش به اجرا در كافهها و ديسكوهاي شهر گَري ميپرداخت و اغلب در خانه و جلوي چشمان فرزندانشان تمرين ميكردند. مادر مايكل بسيار مذهبي بود و فرزندانش را با باورهاي سختگيرانهٔ فرقهٔ شاهدان يهوه از دين مسيحيت تربيت ميكرد. خانوادهٔ ۱۱ نفري جكسون، در يك خانهٔ كوچك دو اتاق خوابه زندگي ميكردند.
اولين حضور مايكل جكسون در صحنه موسيقي
مايكل استعدادش در موسيقي را خيلي زود بروز داد. او در سن ۵ سالگي در حضور همكلاسيها و مردم به مناسبت مختلف اجرا ميكرد و موجب تعجب همگان ميشد.
گروه موسيقي مايكل جكسون و برادرانش
در سال ۱۹۶۴ و زماني كه مايكل تنها ۶ سال داشت، به عنوان خوانندهٔ پسزمينه به گروه برادران جكسون پيوست. او در ۸ سالگي (سال ۱۹۶۶) در مقام خواننده و رقصندهٔ اصلي اين گروه قرار گرفت. در همين زمان، برادران جكسون نام گروه را به جكسون فايو تغيير دادند. برادران جكسون هر روز پس از بازگشت از مدرسه، به دستور پدرشان به تمرينهاي سخت ميپرداختند. جكسون فايو از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ (۸ سالگي تا ۱۰ سالگي مايكل) در سطح وسيعي از ايالتهاي غرب ميانه آمريكا به اجراي برنامه پرداخت. آنها مكرراً در جايي اجرا ميكردند كه اغلب مقدمهاي براي شروع استريپ تيزها (رقصهاي برهنه) بود. در سال ۱۹۶۸ (۱۰ سالگي مايكل) رئيس شركت موتاون ركوردز با مشاهدهٔ استعداد اين گروه با آنها قرارداد بست. در سال ۱۹۶۹ (۱۱ سالگي مايكل) ۴ تكآهنگ جكسون فايو پشتسرهم در آمريكا شماره يك شدند و ركوردي به نام آنها ثبت شد. مايكل از سال ۱۹۷۲ (۱۴ سالگي)، در كنار فعاليت در گروه، اقدام به ساخت و اجراي آهنگ به صورت تك نفره نمود. او از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵، ۴ آلبوم استوديويي تكنفره منتشر كرد و حتي نامزد يك جايزه اسكار هم شد.در همين سالها گروه اقدام به برگزاري تور كنسرت در اروپا و نيز يك تور جهاني كردند. جكسون فايو در سال ۱۹۷۵ از شركت نشر موسيقي موتاون ركوردز به سيبياس ركوردز نقل مكان كردند. گروه همچنان به اجراهاي بينالمللي خود ادامه ميداد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ (از ۱۵ تا ۲۴ سالگي مايكل) شش آلبوم استوديويي ديگر منتشر كرد. در همين مدت، مايكل ترانهسراي اصلي گروه جكسونز بود.
اولين گام مايكل جكسون براي تغيير چهره اش
مايكل در اين دوران به بلوغ رسيد و از تغييراتي كه به خاطر آن در صورت و ظاهرش پديد آمد، ناراضي بود. به همين دليل رژيم غذايي خود را تغيير داد و گياهخوار شد.
خشونت پدر مايكل جكسون و تاثير آن بر زندگي مايكل
مايكل از همان دوران خردسالي مورد رفتار تند پدرش قرار داشت. او كار بيوقفه، شلاق و كلمات ركيك را تحمل ميكرد. جوزف اغلب مچگيري ميكرد يا فرزندان پسر را به ديوار فشار ميداد. اين سوءاستفادهها از مايكل، زندگياش در بزرگسالي را تحت شعاع خود قرار داد.
حضور مايكل جكسون در يك فيلم تلويزيوني و شكستن بيني اش
در سال ۱۹۷۸، جكسون در فيلمي موزيكال به نام ويز در نقش يك مترسك ظاهر شد. موسيقي اين فيلم توسط كوئينسي جونز، يكي از بزرگترين تهيهكنندگان آثار موسيقي جهان تنظيم شده بود. اما فروش اين فيلم در گيشه يك فاجعه بود و موفقيتي بهدست نياورد. در سال ۱۹۷۹، بيني مايكل در يكي از تمرينات پيچيدهٔ رقص شكست. جراحي بيني كه در نتيجهٔ اين حادثه انجام شد موفقيتآميز نبود و باعث ايجاد مشكلات تنفسي براي مايكل شد كه ميتوانست فعاليت حرفهاي او را تحت تأثير قرار دهد. او در اواسط دههٔ ۱۹۸۰ به دكتر استيو هوفلين معرفي شد كه دومين جراحي بيني را براي او انجام دهد.
آلبوم هاي موسيقي مايكل جكسون و موفقيت هاي چشمگير وي
پنجمين آلبوم استوديويي جكسون به نام غير معمول در سال ۱۹۷۹ منتشر شد. ترانهسرايان اين آلبوم، راد تمپرتون، استيو واندر، پل مككارتني (عضو اصلي بيتلز) و جكسون بودند. آلبوم غير معمول يك موفقيت تجاري بزرگ بود و به اولين آلبومي تبديل شد كه چهار تكآهنگ آن، در بين ۱۰ اثر برترِ جدول ۱۰۰ آهنگ داغ بيلبورد قرار گرفت. آلبوم غير معمول رتبهٔ سوم را در جدول بيلبورد ۲۰۰ بهدستآورد و در مدت ۳ سال با فروش ۷ ميليون نسخه به پرفروشترين آلبوم يك هنرمند سياهپوست كه تا آن زمان در جهان منتشر شده بود تبديل شد؛ و براساس آمار، تا سال ۲۰۱۲ بيش از ۲۰ ميليون نسخه از اين آلبوم در سراسر جهان به فروش رسيدهاست و آن را به يكي از پرفروشترين آلبومهاي موسيقي جهان تبديل كردهاست. در سال ۱۹۸۰ اين آلبوم توانست با دريافت تعدادي جايزه از مراسمهاي معتبر موسيقي همانند يك جايزهٔ گرمي بدرخشد. اما با اين حال، جكسون از دستاوردهاي اين آلبوم ناراضي بود و بر اين باور بود كه غير معمول ميبايست تأثير بسيار فراتري ميگذاشت. او احساس ميكرد كه صنعت موسيقي به او اهميت نميدهد.
در سال ۱۹۸۲، جكسون با همراهي استيون اسپيلبرگ، كتاب گوياي ئي.تي. موجود فرازميني را براي فيلمي علمي-تخيلي با همين نام تهيه نمود كه در سال ۱۹۸۴ جايزهٔ گرمي «بهترين ضبط براي كودكان» را براي مايكل به ارمغان آورد. در نوامبر سال ۱۹۸۲، مايكل ششمين آلبوم استوديويي خود با نام تِريلِر را منتشر كرد. تريلر تبديل به جزئي از فرهنگ عامهٔ جهان و به خصوص آمريكا شد. تريلر در سال اوّل انتشارش، بيش از ۲۵ ميليون كپي در جهان فروش داشت و در ۷ فوريه ۱۹۸۴ به پرفروشترين آلبوم جهان در تمام دورانها تبديل شد و نامش در كتاب ركوردهاي گينس ثبت شد. اين در حالي بود كه پرفروشترين آلبوم يك هنرمند تكخوان (سولو) در آن زمان، تنها ۱۲ ميليون نسخه فروش داشت. تريلر تنها آلبومي است كه توانسته ۲ بار (سالهاي ۱۹۸۳ و ۸۴) پرفروشترين آلبوم سال آمريكا باشد. همچنين اين آلبوم پرفروشترين آلبوم جهان از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ بودهاست. در سال ۲۰۰۶ مشخص شد كه پس از گذشت ۲۲ سال از انتشار تريلر همچنان ساليانه ۱۳۰٬۰۰۰ نسخه از آن در آمريكا به فروش ميرسد. هيچ آلبومي از تريلر پرفروشتر نبودهاست. فروش اين آلبوم تا به امروز بيش از ۱۱۰ ميليون نسخه برآورد شده و اين در حاليست كه آلبوم بازگشت در سياهي اثر ايسي/ديسي كه پرفروشترين آلبوم بعد از تريلر است، تنها ۴۹ ميليون نسخه در جهان فروش داشتهاست. همچنين تريلر و آلبوم بهترينهايشان (۱۹۷۱–۱۹۷۵) از گروه ايگلز، با فروش ۲۹ ميليون نسخه، پرفروشترين آلبومهاي آمريكا نيز هستند.
مايكل با انتشار تريلر، مناسبات صنعت موسيقي را از لحاظ چهارچوب هنري، تجاري و درآمدزايي متحول نمود. تريلر، او را به مهمترين و برجستهترين هنرمند و سرگرميساز دههٔ ۸۰ تبديل كرد. او با انتشار اين آلبوم، سدهاي نژادپرستي را در هم شكست، سبكهاي موسيقي را دگرگون كرد، به هنرمندان سياهپوست اعتبار داد و ساختار نماهنگها را براي هميشه و به صورت بنيادي تغيير داد. وكيل او، جان برانكا، اشاره كرد مايكل در آن زمان بالاترين حقوق محفوظ را در ميان هنرمندان صنعت موسيقي دارا بود: ۴۲ درصد از كل سود آثار. نيويورك تايمز مايكل را در سن ۲۵ سالگي، «پديدهاي در عرصهٔ موسيقي» خواند و گفت: «در دنياي موسيقي پاپ، مايكل جكسون يك طرف و بقيه در طرف ديگر هستند».
واكنش هاي تلخ و تحقير خبرنگاران به مايكل جكسون به عنوان يك سياه پوست
در همان سال زماني كه جكسون به خبرنگار مجلهٔ رولينگ استون گفت كه اگر مايل هستند، تصويرش را بر روي مجلهشان چاپ كنند؛ با جواب منفي آن شخص مواجه شد و خبرنگار به او گفت: «من بارها و بارها گفتم، اگر عكس سياهپوستان روي مجلهها چاپ بشه، فروش نميره». جكسون هم در جواب گفت: «صبر كن. روزي ميرسه كه همين روزنامهها مييان و از من درخواست مصاحبه ميكنن. شايد اون روز اين كار رو انجام بدم. شايدم نه». به همين دليل او مصمم شد كه با انتشار آلبوم بعدياش، به نقطهاي فراتر از انتظارات ديگران دست يابد.
آتش گرفتن پوست سر مايكل جكسون
در ۲۷ ژانويه ۱۹۸۴ مايكل دچار يك بداقبالي شد. او در حال ساخت يك فيلم تبليغاتي براي كمپاني نوشابهسازي پپسي كولا در سالن نمايش بزرگ شراين در شهر لسآنجلس، كاليفرنيا بود كه موهايش بر اثر خطا در عمليات آتشبازي، آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگي درجهٔ ۲ و ۳ شد. اين حادثه در برابر ديدگان ۳٬۰۰۰ تماشاگري كه در آن سالن جمع شده بودند اتفاق افتاد. شركت پپسي نيز براي جبران اين خسارت، مبلغ ۱٬۵ ميليون دلار به مايكل پرداخت كرد و او نيز تمام اين پول را به يك مركز سوانح سوختگي اهدا كرد كه بعدها به نام خود مايكل جكسون نامگذاري شد.
دريافت جايزه از رونالد ريگان رئيس جمهور وقت امريكا
در ۱۴ مه ۱۹۸۴ مايكل به كاخ سفيد دعوت شد تا جايزهاي را از دستان رونالد ريگان، رئيسجمهور وقت آمريكا دريافت كند. اين جايزه براي قدرداني از حمايتهاي جكسون از حركتهاي خيريه عليه اعتياد به نوشيدنيهاي الكلي و مواد مخدر به او داده شد. مايكل از ترانهٔ «بزن به چاك» براي اين اقدامات استفاده كرد. بازديد مايكل از كاخ سفيد، هيجانانگيزترين اتفاق اين كاخ، بعد از آزادي گروگانهاي سفارت آمريكا از ايران در تاريخ ۲۰ ژانويه ۱۹۸۱ بود. رونالد ريگان با اين جملات از مايكل ۲۵ ساله قدرداني كرد:
تقديرنامهاي كه مايكل جكسون هماكنون در دست دارد، اداي احترامياست به ۲۰ سال كار سخت، انرژي و فداكاري خستگيناپذير او. موفقيت شما، «يك رؤياي آمريكايي محقق شده» است.
شكستن ركورد بيشترين تعداد جايزهٔ گرمي در يك سال توسط مايكل جكسون
در ۲۸ فوريه ۱۹۸۴ مايكل نامزد دريافت ۱۲ جايزهٔ گرمي براي آلبوم تريلر شد كه تعداد ۸ جايزهٔ گرمي را برد. او ركورد «بيشترين تعداد جايزهٔ گرمي در يك سال» را شكست و تا به امروز نيز اين ركورد پابرجا است. در همين سال مايكل به همراه برادرانش تور ويكتوري را آغاز كرد. مايكل در اين تور بيشتر آثار انفرادي جديد خودش را براي بيش از دو ميليون تماشاچي در آمريكا به نمايش گذاشت. او تمام سهم ۵ ميليون دلاري خود از اين تور را به خيريه بخشيد.هنگامي كه جكسون همراه با پل مككارتني (از اعضاي اصلي بيتلز) روي دو تكآهنگ «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» كار ميكرد، روابط اين دو دوستانه شد و به دلايلي مختلف يكديگر را ملاقات ميكردند. در يك گفتگو، مككارتني از ميليونها دلاري كه از كاتالوگهاي موسيقي نصيبش ميشد حرف زد. او تقريباً سالي ۴۰ ميليون از آهنگهاي هنرمندان ديگر درآمد داشت؛ بنابراين جكسون به فعاليتهاي تجاري خريد، فروش و شراكت در حقوق آثار موسيقي علاقهمند شد. كمي بعد، انتشارات موسيقي ايتيوي كه كاتالوگ ترانههاي شمالي نيز در آن بود، به فروش گذاشته شد. اين كاتالوگ حاوي ۴٬۰۰۰ آهنگ از جمله تمام آهنگهاي بيتلز و آهنگهايي از الويس پرسلي بود. جكسون فوراً به اين انتشارات علاقهمند شد و پس از ۱۰ ماه چانهزني انتشارات را به مبلغ ۴۷٬۵ ميليون دلار خريداري كرد.
جكسون در سال ۱۹۸۵ تكآهنگ خيريهٔ «ما دنياييم» را با همكاري لايونل ريچي نوشت و توسط ۴۵ خوانندهٔ مطرح آن زمان خوانده شد. اين آهنگ براي جمعآوري كمك براي مبارزه با فقر در آفريقا و آمريكا، در سراسر دنيا منتشر شد. اين تكآهنگ با فروشي نزديك به ۲۰ ميليون نسخه، ميليونها دلار (نزديك ۴۰ ميليون دلار) براي رهايي مردم از قحطي و گرسنگي مهيا نمود. اين تكآهنگ، پرفروشترين آهنگ سال ۱۹۸۵ در آمريكا شد و ۴ جايزهٔ گرمي را در سال ۱۹۸۶ برد. هماكنون (۲۰۱۲) «ما دنياييم» جزء ۱۰ تكآهنگ پرفروش جهان در تمام دورانها است.
پس از ترانهٔ «ما دنياييم»، جكسون به مدت دوسالونيم كمتر در مكانهاي عمومي و جلوي دوربينها ظاهر ميشد و بيشتر وقت خود را در استوديو ميگذراند. او در اين مدت در حال كار بر روي آلبوم بعدياش بود كه در سال ۱۹۸۷ منتشر شد.
شايعات پيرامون مايكل جكسون و وضعيت جسمي و سلامتي مايكل جكسون
از اواسط دههٔ ۸۰ به بعد، رسانههاي شايعهپرداز (تبلويدها)، شروع به ساختن داستانهايي همانند «خوابيدن در اتاق اكسيژن» در مورد جكسون كردند. اگر چه دروغ بودند، اما خود جكسون با رفتارش به آنها شاخ و برگ ميداد. اين داستانها الهام بخش ساخت لقب توهينآميز «وَكو جَكو»(به معناي جكوي خل وچل) توسط رسانهها شد. اين لقب در سال بعد به گوش مايكل رسيد و در نهايت براي او بسيار بسيار ناخوشايند آمد. او با فهميدن اشتباهش، از درز دادن داستانهاي ساختگي به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودي كه به جيب رسانهها سرازير ميشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهاي ساختگي كردند.
تغيير رنگ پوست مايكل جكسون بر اثر يك بيماري نادر
بيماري پيسي يا ويتيليگو يا برص كه در آن رنگدانههاي پوست بيرنگ ميشود. مايكل از سال ۱۹۸۶ به اين بيماري مبتلا شد و به تدريج پوستش روشنتر شد.
رنگ پوست جكسون در تمام دوران كودكي و نوجوانياش به رنگ قهوهاي متوسط بود، اما از اواسط دههٔ ۸۰ ميلادي، رنگ پوست او به آهستگي كم رنگتر شده و به سمت سفيدي رفت. جكسون به دو بيماري لوپوس منتشر و پيسي (نامهاي ديگر: ويتيليگو، برص) مبتلا بود و از سال ۱۹۸۶ اين بيماريها در او تشخيص داده شد. بيماري لوپوس منتشر او خفيف بود اما هر دوي اين بيماريها سبب تغيير رنگ پوست جكسون و همينطور حساس شدن پوستش به نور آفتاب شدند. (دليل استفادهٔ جكسون از چتر در سالهاي آينده همين بيماري بود) شيوهٔ درماني كه جكسون براي اين بيماريها استفاده ميكرد باعث تضاد رنگي پوست او ميشد و با گريم پنكيكي كه براي پوشاندن لكهها و يكدست كردن رنگ پوستش انجام ميداد، پوست او خيلي روشن و رنگ پريده جلوه ميكرد.
شايعات پيرامون علت تغيير رنگ پوست مايكل جكسون /آشنايي مايكل جكسون با يك پزشك جوان ايراني
در همين هنگام اين اتفاق توسط رسانهها و اخبار به صورت وسيعي تحت پوشش قرار گرفت و شايعات بسياري دربارهٔ جكسون به وجود آمد مبني بر اينكه او از رنگ پوستش بدش ميآيد و ميخواهد پوستش را سفيد كند. پس از مرگ جكسون در سال ۲۰۰۹، پزشكي قانوني در نتيجهٔ كالبدشكافي بدن جكسون تأييد كرد كه او به اين بيماريها مبتلا بود و دليل تغيير چهره و رنگ پوستش و همينطور آرايش و پوشاندن صورتش به همين خاطر بودهاست. جكسون در دوران درمانش با دكتر آرنولد كلين، متخصص پوست، و دبي رو، پرستار، و يك پزشك جوان ايراني دوستي نزديكي پيدا كرد. به كمك اينها بيماري پوستي جكسون رو به بهبود بود. دبي رو بعدها زن دوم جكسون شد و دو فرزند از او به دنيا آورد.
عمل هاي جراحي زيبايي مايكل جكسون
جكسون گفته بود كه تنها دو عمل جراحي بر روي بيني خود و يك شكاف بر روي چانهاش ايجاد كردهاست. اما چند جراح پلاستيك نظر دادند كه او چندين عمل جراحي بيني، پيشاني، چانه، نازك كردن لب و يك جراحي گونه را پشت سر گذاشتهاست. جكسون بعداً اين شايعات را رد كرد.
بيماري رواني مايكل جكسون
تغييرات چهرهٔ جكسون تا حدودي بهخاطر كاهش وزن شديد نيز بود. او گوشت قرمز، گوشت خوك، مرغ، ماهي و نوشيدنيهاي الكلي مصرف نميكرد و گياهخوار بود. در اوايل دههٔ هشتاد، بدن جكسون بهخاطر تغيير در رژيم غذايي و تمايلش براي داشتن «بدن يك رقصنده» قلميتر شد. برخي متخصصان علم پزشكي نيز بهطور علني بيان كردند كه طبق عقيدهٔ آنها مايكل «سندروم ديسمورفي بدني» دارد؛ اختلالي ذهني كه در آن بيمار از جلوه ظاهري خود بيزار است و نميداند ديگران دربارهٔ او چه نظري دارند.
در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۶ فيلم چهاربعدي كاپيتان ئياو با نقشآفريني جكسون اكران شد. كاپيتان ئياو از نخستين فيلمهاي چهاربعدي جهان است. اين فيلم ۱۷ دقيقهاي به كارگرداني فرانسيس فورد كاپولا، كارگردان مجموعه فيلمهاي معروف پدرخوانده و دراكولاي برام استوكر و تهيهكنندگي جورج لوكاس، كارگردان فيلم جنگ ستارگان ساخته شد. مبلغي كه براي دقيقه به دقيقهٔ اين فيلم هزينه شد، آن را به پرخرجترين فيلم تاريخ سينما بدل كرد. هزينهٔ ساخت اين فيلم ۱۷ دقيقهاي، براساس گزارشها بين ۲۰ تا ۳۰ ميليون دلار بودهاست. مايكل اين فيلم را براي پاركهاي تفريحي ديزني لند ساخت و به سرعت جزئي از نمايشها و جاذبههاي اين پاركها شد. ديزنيلند، اين فيلم را به مدت ۱۱ سال و والت ديزني ورلد نيز از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ به نمايش درآورد.
مايكل جكسون و ترك مذهب شاهدان يهوه
در سال ۱۹۸۷ جكسون به صورت علني اعلام كرد كه ديگر پيرو مذهب شاهدان يهوه نيست. پس از ۵ سال وقفه، هفتمين آلبوم استوديويي جكسون با نام بد در ۱۹۸۷ منتشر شد. صنعت موسيقي در انتظار يك موفقيت برجستهٔ ديگر بود بنابراين توقعات بسيار بالايي در مورد اين آلبوم وجود داشت. بد فروش كمتري نسبت به تريلر داشت اما توانست به دومين آلبوم پرفروش تاريخ در آن زمان تبديل شود. فروش اين آلبوم تا سال ۲۰۱۲، بيش از ۴۵ ميليون نسخه بودهاست و هماكنون چهارمين آلبوم پرفروش تاريخ در تمام دورانهاست. بد حاوي ۱۱ آهنگ بود كه ۹ آهنگش توسط خود جكسون سروده شده بودند. از ۷ تكآهنگي كه از بد منتشر شد، ۵تايشان در ۱۰۰ آهنگ داغ بيلبورد به رتبهٔ يك رسيدند.
تور جهاني بد از ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و در ۲۷ ژانويهٔ ۱۹۸۹ به پايان رسيد. اين تور به بزرگترين تور آن زمان تبديل شد و توانست ركوردهاي تورهاي قبلي را بشكند. در ژاپن، بليطهاي ۱۴ كنسرت بهطور كامل به فروش رفت و ۵۷۰٫۰۰۰ تماشاگر را به خود جلب نمود، تقريباً سه برابر ركورد قبلي كه تعدادي برابر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در يك تور بود. جكسون با اجراي ۱۲۳ كنسرت براي ۴٫۴ ميليون نفر در ۱۵ كشور از ۴ قارهٔ جهان، درآمدي معادل ۱۲۵ ميليون دلار به دست آورد، و موفق به ثبت سه ركورد جهاني در كتاب گينس شد: «پردرآمدترين تور تاريخ»، «پرتماشاچيترين تور تاريخ» و «بيشترين بليط فروش رفته در استاديوم ومبلي». او در طول اين سفر نزديك به ۵۰۰ هزار دلار به بيمارستانها، يتيمخانهها و نيز سازمانهاي خيريه بخشيد، تمامي اين پول از محل درآمد تكآهنگ معروف وي به نام مرد درون آينه است. تور بد، آخرين توري بود كه توسط جكسون در خاك آمريكا اجرا ميشد. جكسون به جز در هاوايي ديگر هرگز در آمريكا توري اجرا نكرد.
انتشار خود زندگي نامه مايكل جكسون: مون واك
جكسون در سال ۱۹۸۸ اولين و تنها خود زندگينامهاش را بهنام مونواك منتشر كرد. تكميل اين كتاب چهار سال به طول انجاميده بود و تا به امروز ۲۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رسيدهاست.[۷۷] جكسون از دوران كودكياش، تجربياتش در جكسون فايو و سوءاستفادههايي كه در دوران كودكي از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنين دربارهٔ شايعات پيرامونش و وضعيت ظاهرياش براي اولين بار صحبت كرد. مونواك پس از انتشار در مكان اول فهرست كتابهاي پرفروش كه توسط روزنامهٔ نيويورك تايمز جمعآوري ميشد، قرار گرفت.
انتشار فيلم مون واكر
در پايان سال ۱۹۸۸ فيلمي بهنام مونواكر با نقشآفريني جكسون و جو پشي، برندهٔ جايزه اسكار منتشر شد. اين فيلم دربرگيرندهٔ صحنههايي از اجراهاي زندهٔ جكسون، نماهنگهايش و يك فيلم كوتاه بود. مونواكر در سينماهاي جهان اكران شد اما در آمريكا بر روي ويدئو عرضه شد. اين فيلم از همان ابتدا در رتبهٔ اول جدول برترين ويدئو كاستها قرار گرفت و براي ۲۲ هفته در رتبهٔ ۱ جدول ماند. در ۲۴ ژانويه ۱۹۸۹ و پس از گذشت ۲ هفته از زمان انتشار فيلم مونواكر، اين فيلم ركورد فيلم ساخت تريلر را شكست. پس از ۲۲ هفته كه فيلم مونواكر در رتبهٔ ۱ ماند، اين فيلم جاي خود را به فيلم مايكل جكسون: افسانه ادامه دارد داد.
اولين اتهامات كودك آزاري به مايكل جكسون:
ايستگاه قطار در مزرعهٔ نِوِرلَند. اين مزرعه در سال ۱۹۸۸ توسط مايكل خريداري شد و به مكاني براي بازي و تفريح كودكان بيسرپرست و بيمار و همچنين محل سكونت خودش تبديل شد. مايكل اين مزرعه را هويت خودش ميدانست. اما در سال ۲۰۰۵ و با وارد شدن اتهامات دوم كودكآزاري در سال ۲۰۰۵ و يورش ۷۰ مأمور پليس به اين مكان آن را براي هميشه ترك كرد.
در ماه مارس سال ۱۹۸۸ جكسون زميني در نزديكي شهر سانتا ينز، كاليفرنيا خريداري كرد تا مزرعهٔ نِوِرلَند خود را با هزينهاي معادل ۱۷ ميليون دلار در آن جا بسازد. وسعت اين ملك شخصي ۱۱ كيلومتر مربع بود. جكسون نورلند را با يك شهربازي، باغ وحش، سالن سينما، چندين استخر، چندين زمين بازي و ۴۰ نگهبان تكميل كرد. در سال ۲۰۰۳ ارزش اين ملك را ۱۰۰ ميليون دلار برآورد كردند.
در سال ۱۹۸۹ درآمد جكسون ۱۲۵ ميليون دلار تخمين زده شد و باعث شد به اولين سرگرميساز آمريكايي تبديل شود كه درآمدي بالاتر از ۱۰۰ ميليون دلار در يك سال داشت. اين ركورد در كتاب گينس ثبت شد. كمي بعد، او اولين فرد غربي بود، كه در يك آگهي تلويزيوني اتحاد جماهير شوروي ظاهر شد. موفقيتهاي مايكل سبب شد كه وي لقب «پادشاه پاپ» (پادشاه موسيقي پاپ) را دريافت كند؛ عنواني كه ايدهاش از جانب اليزابت تيلور، بازيگر برندهٔ اسكار و دوست صميمي مايكل مطرح شده بود. اليزابت تيلور هنگامي كه جايزهٔ «هنرمند دهه» را در سال ۱۹۸۹ به مايكل تقديم ميكرد، او را پادشاه حقيقي پاپ، راك و سول توصيف كرد:
مايكل در واقع يك شخصيت مورد علاقهٔ جهاني براي تمام سنين است… يك نابغه كيست؟ يك اسطورهٔ زنده چيست؟ يك ابر ستاره چيست؟ «مايكل جكسون». او تمام اين چيزهاست؛ و وقتي فكر ميكنيد كه همه چيز را دربارهٔ او ميدانيد؛ او چيزهاي بيشتري رو ميكند.
اجراي زندهٔ ترانهٔ «تو آنجا بودي» توسط جكسون در شصتمين سالروز تولد سامي ديويس جونيور در ۱۹۸۹ نامزد دريافت جايزهٔ اِمي شد. براي قدرداني از تأثيراتي كه مايكل بر دههٔ هشتاد ميلادي گذاشت، رئيسجمهور وقت آمريكا، جرج اچ دبليو بوش جايزهٔ مخصوص «هنرمند دهه» را در كاخ سفيد به او تقديم كرد. جرج بوش، مايكل را به خاطر «عظمت محبوبيتش» تحسين نمود. از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ جكسون ۵۰۰ هزار دلار، فقط به «بنياد يونايتد نگرو كالج» بخشيد. او همچنين تمام سود حاصل از ترانهٔ «مرد درون آينه» را وقف كارهاي خيريه كرد.
در ماه مارس سال ۱۹۹۱ مايكل قراردادش را با شركت سوني به ارزش ۶۵ ميليون دلار تمديد نمود. اين قرار در آن زمان بزرگترين قرارداد يك هنرمند در طول تاريخ بود. در حال حاضر (۲۰۱۰) بزرگترين قرارداد جهان باز هم بين سوني و بنياد مايكل جكسون با ارزش ۲۵۰ ميليون دلار در سال ۲۰۱۰ بسته شدهاست.
هشتمين آلبوم استوديويي مايكل با نام خطرناك در سال ۱۹۹۱ منتشر شد. خطرناك تا سال ۲۰۰۸ هفت ميليون نسخه در آمريكا و ۳۲ ميليون نسخه در سراسر جهان فروش داشتهاست و هماكنون جزء بيست آلبوم پرفروش جهان است. تدلي رايلي (كسي كه سبك نيو جك سوينگ را بنياد نهاد) يكي از تهيهكنندههاي اين آلبوم است و توانست جكسون را راضي كند كه براي اولين بار در آلبومش از رپ استفاده كند. از سبكهاي اصلي اين آلبوم، نيو جك سوينگ بود. تا به امروز موفقترين آلبوم در سبك نيو جك سوينگ آلبوم خطرناك است . اين آلبوم شامل ۱۴ ترانه بود كه ۹ تاي آنها در قالب تكآهنگ منتشر شد. بيشتر ترانههاي اين آلبوم دربارهٔ وحدت نژادها، برادري و برابري ميان مردم جهان، بهبود وضعيت زمين و نفع خيانت بود. در پايان سال ۱۹۹۲ آلبوم خطرناك و تكآهنگ «سياه يا سفيد» از همين آلبوم به ترتيب، به عنوان پرفروشترين آلبوم و پرفروشترين تكآهنگ جهان در سال ۱۹۹۲ شناخته شدند. همچنين جكسون در اين سال جايزهٔ «پرفروشترين هنرمند دههٔ ۸۰» را از طرف جايزه موسيقي بيلبورد دريافت كرد.
مايكل بنياد دنيا را التيام بده را در ۱۹۹۲ بنيانگذاري كرد. سازمان خيريهاي كه كودكان بيبضاعت را در مناطق مختلف جهان سرپرستي ميكرد. اين بنياد همچنين ميليونها دلار صرف كمك به كودكان بيمار و جنگ زدهٔ كشورهاي مختلف هزينه ميكرد. مايكل از طريق اين بنياد ۴۶ تن مواد غذايي و دارو را براي مردم درگير در جنگ سارايوو فرستاد. در همين سال، جكسون دومين و آخرين كتاباش را با عنوان رقصاندن رؤيا كه دربرگيرندهٔ اشعار، سرودهها و داستانهاي نوشته شده توسط خودش بود منتشر شد.
تور جهاني خطرناك مايكل جكسون
تور جهاني خطرناك در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ از آلمان آغاز شد، و در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۳ در مكزيك خاتمه يافت. مايكل در ۶۷ كنسرت براي ۳٬۶ ميليون نفر برنامه اجرا كرد. براي هر كدام از كنسرتها ۲۰ عدد كاميون دربرگيرندهٔ تجهيزات به محل برگزاري برده ميشد. تمام درآمد حاصل از اين كنسرتها كه ۱۰۰ ميليون دلار بود، وقف بنياد دنيا را التيام بده و ديگر سازمانهاي خيريه شد. اين تور به بزرگترين تور زمان خود تبديل شد و ركورد تو جهاني بد را شكست. جكسون حق پخش تلويزيوني تور جهاني خطرناك در ازاي ۲۰ ميليون دلار به شبكهٔ اچبياو[پ ۸] فروخت. اين قرارداد تا به امروز نيز گرانترين قراردادي است كه براي پخش تلويزيوني يك تور بسته شدهاست. وقتي شبكهٔ اچبياو اولين قسمت از تور خطرناك را پخش كرد، به بالاترين ميزان بيننده در تاريخ تأسيساش دست يافت.
كمك هاي مايكل جكسون به بيماران مبتلا به ايدز
بعد از بيماري و مرگ رايان وايت، مايكل به جلب توجه عموم نسبت به بيماري ايدز كمك كرد، بيمارياي كه در آن زمان هنوز جنجالبرانگيز بود. او در مراسم آغاز رياست جمهوري بيل كلينتون بهطور علني تقاضا كرد كه بودجهٔ بيشتري براي كمك به بيماران مبتلا به ايدز و تحقيقات مربوط به اين بيماري اختصاص داده شود. او در اين جشن دو آهنگ «خيلي زود رفت» و «دنيا را التيام بده» را اجرا كرد. در يك بازديد مشهور از آفريقا، جكسون از چند كشور اين قاره بازديد به عمل آورد، كه گابون و مصر در ميان آنها بودند. اولين توقف او در گابون با استقبال جمعيت ۱۰۰٫۰۰۰ نفري همراه بود، كه لباسها و علائم بومي به تن كرده بودند، برخي از آنها علائمي در دست داشتند كه معني ميشد: «به خانه خوش آمدي مايكل». در سفرش به ساحل عاج، رئيس قبيله بر سر او تاجي نهاد و او را «پادشاه ثاني» (به معني: پادشاه دوم) ناميد. سپس او از بزرگان و دولتمردان به زبانهاي فرانسوي و انگليسي تشكر كرد، اسناد رسمي پادشاهي خود را امضاء نمود و در حالي كه رقصهاي رسمي را نظاره ميكرد، روي تخت پادشاهي از طلا نشست.
يكي از برترين اجراهاي مايكل جكسون
يكي از برترين اجراهاي جكسون كه به شدت مورد تحسين منتقدان قرار گرفت، در وقت استراحت بين دو نيمهٔ بيستوهفتمين مسابقهٔ سوپربول بود. او چهار ترانهٔ «جم»، «بيلي جين»، «سياه يا سفيد» و «دنيا را التيام بده» را اجرا كرد. تعداد تماشاگران حاضر در استاديوم بيش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بود. اين اولين مسابقهٔ سوپربول بود كه تعداد تماشاگرانش در زمان نمايش بين دو نيمه، رو به افزايش گذاشت. بين ۱۲۰ تا ۱۳۳ ميليون نفر، تنها در آمريكا به تماشاي زندهٔ اين برنامه از تلويزيون نشستند و به اين ترتيب به پربينندهترين برنامهٔ تاريخ تلويزيون تبديل شد. پس از آن، آلبوم خطرناك جكسون ۹۰ پله در جدول بيلبورد ۲۰۰ صعود كرد.
در سي و پنجمين مراسم سالانهٔ جايزه گرمي در سال ۱۹۹۳ «جايزهٔ اسطورهٔ زنده» به جكسون داده شد. ركوردهاي جهاني گينس نيز جايزه يك عمر دستاورد هنري را براي «دستاوردهاي بينظير جكسون در دنياي سرگرمي» به او داد.
در ۱۰ فوريه ۱۹۹۳ (۱۰ روز پس از برنامهٔ سوپربال)، جكسون در يك مصاحبهٔ ۹۰ دقيقهاي با اپرا وينفري كه از مزرعه نورلند بهطور زنده و بينالمللي پخش ميشد، شركت كرد. اين مصاحبه اولين مصاحبهٔ مايكل از سال ۱۹۷۹ بود. او كه پس از ۱۴ سال سكوت مصاحبه ميكرد، هنگامي كه از بد رفتاريهاي پدرش در دوران كودكي صحبت ميكرد عضلات چهرهاش منقبض ميشد، او باور داشت كه بيشتر سالهاي دوران كودكياش را از دست داده و گفت كه در كودكي اغلب از تنهايي ميگريست. او شايعات اخير مبني بر اينكه او استخوانهاي مرد فيلنما را خريده يا اينكه زير محفظهٔ اكسيژن پرفشار ميخوابد را رد نمود. همچنين نظرات مربوط به اينكه او پوستش را سفيد كرده را منتفي دانست و براي اولين بار گفت كه مبتلا به بيماري پيسي (ويتيليگو) است؛ و دليل آرايش كردن صورتش هم اين است كه نميخواهد همانند يك گاو، «خال خالي» به نظر برسد.
اين گفتهٔ جكسون بحث و كنجكاوي عمومي و همگاني را دربارهٔ بيماري ويتيليگو ايجاد كرد؛ بيمارياي كه تا آن زمان تقريباً ناشناخته بود. او همچنين از دوستدخترش، بروك شيلدز، سخن به ميان آورد. اليزابت تيلور هم در اواسط برنامه به جلوي دوربين آمد و با اپرا صحبت كرد. زماني كه اپرا از جكسون سؤال كرد كه آيا تا به حال رابطهٔ جنسي داشتهاست، جكسون يكه خورد و گفت: «چطور توانستي اين سؤال را بپرسي؟ من يك مرد موقر و متشخص هستم. اين يك مسئلهٔ خصوصي است و نبايد در مورد اين چيزها بيپرده صحبت كرد. شما اگر ميخواهيد ميتونيد من رو يك آدم سنتي بدونين اما اين موضوع كاملاً خصوصي است». سپس جكسون اپرا را به يك گردش در مزرعهاش دعوت كرد و شهربازي و سالن سينماي شخصياش را به او نشان داد. در سالن سينماي او، چند تخت خواب بيمارستاني هم وجود داشت تا كودكان مريضي كه توانايي نشستن را ندارد بر روي آن فيلم را تماشا كنند. مصاحبهٔ اپرا با مايكل جكسون در نورلند با ۹۰ ميليون بينندهٔ آمريكايي، به چهارمين برنامهٔ پربينندهٔ غير ورزشي تاريخ تلويزيون آمريكا تبديل شد. اين برنامه پربينندهترين مصاحبهٔ جهان و همچنين پربينندهترين برنامهٔ اپرا وينفري تا به امروز هست.
آلبوم خطرناك پس از اين مصاحبه در حالي كه يكسال از انتشارش ميگذشت دوباره در بين ۱۰ آلبوم پرفروش آمريكا (بيلبورد ۲۰۰) قرار گرفت. مجلهٔ بيلبورد بيان كرد كه هرگز چنين چيزي سابقه نداشتهاست. سرعت فروش آلبوم حتي از تريلر (۱۹۸۲) و بد (۱۹۸۷) هم بيشتر بود و انتظار ميرفت كه بهزودي به سومين آلبوم پرفروش جهان در تمام دورانها تبديل شود. (اولين و دومين آلبوم پرفروش تاريخ در آن زمان به ترتيب تريلر و بد بودند و هر دو به جكسون تعلق داشتند) ليزا كمپبل در كتاب تاريكترين ساعتهاي پادشاه پاپ (۱۹۹۵) مينويسد:
«تنها سؤالي كه ميتوانست به ذهن برسد اين بود كه ترتيب پرفروشترين آلبومهاي جهان، تريلر، بد، خطرناك است يا تريلر، خطرناك، بد.»
در ۲۴ اوت ۱۹۹۳ درست در هنگام اجراي سومين قسمت تور جهاني خطرناك، جكسون توسط پسري ۱۳ ساله بنام جردن چندلر و پدرش دكتر ايوان چندلر به سوءاستفادهٔ جنسي از كودكان متهم شد. كمي بعد از آن، صداي ايوان چندلر در يك مكالمهٔ تلفني ضبط شد كه در كنار سخنان ديگر ميگفت: «اگه اين كارو بكنم دوران بزرگ من شروع ميشه. ممكن نيست ببازم. هر چي بخوام گيرم ميياد و اونا تا ابد نابودند. اين پايان كار مايكله». ايوان چندلر پدر پسر ۱۳ ساله، دندانپزشك بود؛ اما فيلمسازي آرزوي هميشگي او بود، ايوان به جكسون گفته بود كه براي ساختن فيلمش به ۲۰ ميليون دلار پول احتياج دارد و از مايكل طلب پول كرد اما مايكل قبول نكرد و ايوان هم تهديد كرد كه به مايكل اتهام كودك آزاري ميزند.
در اواخر همان سال مزرعهٔ نورلند توسط پليس بازرسي شد. بازپرسان از تمامي كاركنان نورلند و تكتك كودكاني كه از آن مكان بازديد كرده بودند بازجويي به عمل آوردند اما هيچكدام از كودكان جكسون را متهم نكردند. از بدن برهنهٔ جكسون نيز به مدت ۲۵ دقيقه در نورلند تفتيش به عمل آمد. اين تفتيش به منظور بررسي وجود تطابق دقيق، با تصوير ارائه شده از طرف جردن چندلر انجام شد. جردن تصوير آلت تناسلي جكسون را براي پليس كشيده بود. او تصوير يك آلت تناسلي ختنه شده را براي پليس كشيده بود در حاليكه جكسون ختنه نشده بود. به همين دليل تفتيش مزرعهٔ نورلند و بدن جكسون بينتيجه ماند. دو روز پس از تفتيش بدني، جكسون در سخنرانياي پراحساس كه به صورت زنده از شبكهٔ سيانان پخش ميشد، دربارهٔ آنچه كه در جريان بود صحبت كرد. او اعلام بيگناهي نمود و از آنچه به عنوان «پوشش غرض ورزانهٔ رسانهاي» نام برد انتقاد كرد.
واكنش مايكل جكسون به اتهامات كودك آزاري
جكسون براي مقابله با استرس اتهاماتي كه به او وارد شده بود، شروع به استفاده از انواع داروهاي آرامبخش كرد. تا پاييز ۱۹۹۳ جكسون به اين داروها اعتياد پيدا كرده بود. وضعيت سلامتي جكسون به وخامت گذشت و او ادامهٔ تور جهاني خطرناك را لغو نمود و چند ماهي به يك مركز درمان اعتياد رفت. استرس اتهامات باعث شد كه جكسون از غذا خوردن دست بردارد و وزن زيادي از دست بدهد.
در اول ژانويه ۱۹۹۴ وكلاي جكسون با وجود مخالفت خود جكسون، با خانوادهٔ چندلر و تيم حقوقي آنها به مبلغ ۲۲ ميليون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسيد. اين مبلغ توسط بيمهٔ جكسون پرداخت شد. جكسون هرگز دستگير نشد و پرونده با اعلام اينكه شواهد كافي در دست نيست بسته شد. ۵ ماه پس از مرگ جكسون در سال ۲۰۰۹، ايوان چندلر، پدر جردن چندلر در آپارتمان خود با شليك گلوله به سرش خودكشي كرد. در سال ۲۰۱۱ يكي از منابع سازمان دولتي كودكان و خانوادهٔ آمريكا گفت در بازجوييهايي كه از جكسون داشتهاند او را بيگناه تشخيص دادند.
ازدواج هاي مايكل جكسون
۱۹۹۴: ازدواج اول مايكل جكسون
در ۲۶ مه ۱۹۹۴ جكسون با ليزا ماري پريسلي، دختر الويس پرسلي ازدواج كرد. آنها اولين بار در سال ۱۹۷۵ وقتي ليزا دختري ۷ ساله بود، در يكي از گردهماييهاي فاميلي جكسون در هتل و كازينوي بزرگ مترو گلدوين ماير يكديگر را ملاقات كردند و در اواخر سال ۱۹۹۲، توسط يك دوست مشترك دوباره با هم مرتبط شدند. وقتي اتهامات سوءاستفادهٔ جنسي از كودكان علني شد، جكسون به حمايت عاطفي ليزا ماري وابسته شد. آنها هر روز به يكديگر تلفن ميزدند. او نسبت به سلامتي رو به افول جكسون و اعتياد او به داروهاي آرامبخش نگران بود. او سعي كرد كه جكسون را متقاعد كند كه اتهامات را خارج از دادگاه حل و به يك مركز درمان اعتياد مراجعه كند.
من باور داشتم كه او هيچ كار نادرستي انجام نداده و اينكه به او به ناحق تهمت زدن؛ و بله من كمكم مجذوب او شدم. ميخواستم نجاتش دهم. احساس كردم ميتونم اين كارو بكنم.
نزديك پاييز ۱۹۹۳ جكسون تلفني به ليزا گفت:
«اگه ازت بخوام كه با من ازدواج كني، اينكارو ميكني؟» ليزا هم موافقت كرد. اين درحالي بود كه ليزا هنوز از شوهر قبلياش، دني كاف جدا نشده بود. او از دني دو فرزند داشت. ليزا ۲۷ ساله و مايكل ۳۷ ساله بهطور خصوصي در جمهوري دومينيكن ازدواج كردند. البته طرفين تا دو ماه ازدواجشان را انكار نمودند. ليزا ۲۰ روز پيش از ازدواج با مايكل از دني كاف طلاق گرفت. او دليل طلاق از شوهرش را، عشقش به مايكل بيان كرد. در آن زمان، بسياري بر اين باور بودند كه اين ازدواج حقهاي براي سرپا نگه داشتن چهرهٔ مردمي جكسون در پرتوي اتهامات قبلي سوءاستفادهٔ جنسياست. جكسون و پرسلي كمتر از دو سال بعد -در ژانويه ۱۹۹۶- از يكديگر جدا شدند. آنها دليل جدايي را اختلافات غيرقابل حل اعلام كردند. ليزا در سال ۲۰۱۰ در مصاحبه با اپرا وينفري گفت: «ما تا ۴ سال پس از طلاق هم با هم بوديم. در اين مورد كه به يكديگر برگرديم حرف ميزديم و بعد دعوا ميكرديم و دوباره همينطور… و بعد من ديگر او را كنار گذاشتم زيرا به دنبال ثبات بودم». ليزا همچنين گفت كه يكي از مهمترين دلايل طلاق آنها، بچهدار شدن بود. مايكل علاقهٔ بسياري به پدر شدن داشت در حالي كه ليزا ميخواست تا ابتدا از زندگيشان مطمئن بشود. او همچنين يكي ديگر از دلايل طلاقش را اينگونه شرح داد: «موقعيتي پيشآمد كه او ميبايست بين من و آن خون آشامان (افراد دور و برش) يكي را انتخاب ميكرد؛ و او مرا بيرون راند».
ازدواج دوم مايكل جكسون و پدر شدن
يك ماه پس از آغاز تور جهاني تاريخ و ۹ ماه پس از طلاق ليزا پريسلي، جكسون با دوست ديرينهاش، پرستار، دِبي رو در شهر سيدني، استراليا ازدواج كرد. اين دو ابتدا يكديگر را در اواسط دههٔ هشتاد، وقتي جكسون متوجه شد كه مبتلا به بيماري پيسي است، ملاقات كردند. دبي رو سالهاي زيادي را به مراقبت از بيماري جكسون و همچنين حمايت عاطفي از او مشغول بود، بنابراين قبل از آنكه بهطور رمانتيك درگير شوند، رابطهٔ دوستي مستحكمي ايجاد كرده بودند.
تولد فرزندان مايكل جكسون
دبي رو در زمان ازدواج، ۶ ماه بود كه فرزند اول جكسون را حامله بود. آنها ابتدا قصد ازدواج نداشتند، اما بعد از اينكه دبي رو براي اولين بار باردار شد، مادر جكسون دخالت كرد و آنها را متقاعد به ازدواج نمود. جكسون از دبي صاحب يك فرزند پسر بهنام «مايكل جوزف جكسون پسر» (زادهٔ ۱۳ فوريه ۱۹۹۷) معروف به «پرينس» و يك فرزند دختر بهنام «پاريس مايكل كاترين جكسون» (زادهٔ ۳ آوريل ۱۹۹۸) شد. اين زوج در ۸ اكتبر ۱۹۹۹ از يكديگر جدا شدند. جكسون از توضيح دليل جدايي خودداري كرد و آن را جزء اطلاعات خصوصي دانست، پس از آن وي توانست سرپرستي كامل فرزندان را برعهده بگيرد، اما با وجود آن كه طلاق نسبتاً دوستانه بود، اختلافات بين جكسون و دِبي بر سر مسائل سرپرستي فرزندان تا سال ۲۰۰۶ ادامه داشت.
در سال ۱۹۹۷، جكسون آلبوم ريميكس خون روي زمين رقص: تاريخ در ميكس را منتشر كرد، كه شامل بازتركيبهايي از تكآهنگهاي برتر آلبوم تاريخ و پنج آهنگ جديد بود. فروش جهاني اين آلبوم تا سال ۲۰۰۷ شش ميليون كپي گزارش شده و هماكنون پرفروشترين آلبوم ريميكس جهان است.
جكسون در چند رويداد خيريه در ژوئن ۱۹۹۹ شركت نمود. او در كنسرت خيريهاي به تاريخ ۱ ژوئن در مودنا، ايتاليا به لوچيانو پاواروتي پيوست. اين نمايش در حمايت از سازمان خيريهٔ «فرزندان جنگ» بود همچنين يك ميليون دلار براي آوارگان بمباران يوگسلاوي توسط ناتو در سال ۱۹۹۹، و مبالغي هم براي كودكان گواتمالا جمعآوري نمود. در ۲۷ ژوئن، جكسون كنسرتهاي خيريهٔ «مايكل جكسون و دوستان» را در كشور آلمان و كره جنوبي سازماندهي نمود. برخي از هنرمندان سرشناس شركتكننده در اين كنسرت عبارت بودند از: اسلش، اسكورپيونز، بويز تو من، ماريا كري، اي. آر. رحمان، آندريا بوچلي و لوچيانو پاواروتي. درآمد اين كنسرتها به بنياد كودكان نلسون ماندلا، يونسكو و نهضت بينالمللي صليب سرخ و هلال احمر هديه داده شد.
منبع: سيمرغ